کسری جونکسری جون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

پسر پاییزی من...

ماه محرممممممم.....

سلام جینگول من خوبی؟؟ قربونت برم خیلی وقته نیومدم با هم بحرفیم ماه محرم شروع شده مامانی یه احساسی دارم چون همه اش فکر می کنم با اومدن محرم تو هم میایی..... برای سلامتی گل پسرم نذر کردم هرسال شیرکاکائو بدم امسال هم گرفتم دادم به عزیز ببره مسجد پخش کنه انشاا... خدا همه نی نی ها رو صحیح وسالم برای پدرومادرشون نگهداره خدا تو هم به ما ببخشه امیییین.... شام غریبان هم نذری عدس پلو داریم برای داشتن زندگی خوب و سالم و سلامتی من و بابا جون نذر کردیم اگر خدا قبول کنه پسرم برای همه دعا کن بوسسسسس ...
2 آذر 1392

هفته 39 ......

سلام گل پسرییییییی شما الان وارد هفته 39 شدی قربونت برم دیگه شمارش معکوس شروع شده ما هم منتظریم از یکی دو روز قبل یکم دردها شروع شده زیر دلم کمرم بغل پام درد می گیره یا تیر می کشه فکر کنم گل پسری داره جاشو تغییر میده ومیاد پایین قربونش برم..... ولی من دوست دارم 2 اذر بدنیا بیایی هم مثل باباجون اذری بشی و هم تاریخ تولدت 2/9/92 بشه..... حالا ببینیم تاریخ تولدت کی بشه و خدا چی بخواد البته خانوم دکتر گفته تا 5 اذر وقت داریم ولی اگر تشریف نیاری مجبورن به زور با سزارین بیارنت بیرون...   ولی مامانی دوست داره طبیعی شما سروقت بیایی بغلش امیدوارم صلاحمون هرچی هست همون باشه اول سلامتی شما گل پسری مهمه بعد خواسته دل مامانی... ا...
2 آذر 1392

هفته 40 و شمارش معکوس......

سلام گل پسری انشاا... که حالت خوبه؟؟ البته از شیطونی هات معلومه که خداروشکر خوبی و داری خوش می گذرونی که دلت نمی خواد بیایی بیرون قربونت برم امروز وارد ٤٠ هفتگی شدی گل پسری و مامان و بابا رو همچنان منتظر و چشم به راه گذاشتی قربونت برم نمی خوایی تشریف فرما بشی؟؟ دیروز رفتم نوبت چکاپ داشتیم خانوم دکتر معاینه کرد و خدارو شکر همه چی خوب بود ولی بهمون گفت اگر تا ٥ اذر که ٥ روز دیگه است تشریف نیاری به زبون خوش مجبوره به زور درت بیارن چون بیشتر از این موند جایز نیست حالا عزیزم شمارش معکوس شروع شده قربونت برم ولی از اینکه نتونم طبیعی زایمان کنم خیلی ناراحتم و دلم نمی خواد سزارین بشم ولی خوب هرچی خدا بخواد شاید صلاحمون در اینه!! از ی...
2 آذر 1392

جشن سیسمونی.......

سلام عشقم خوبی؟؟ اگر دیر اومدم مطلب بذارم ببخشید این یکی دو هفته خیلی سرم شلوغ بود کارهای اتاق شما رو داشتم انجام میدادم قربونت برممممممم  روز عید غدیر بالاخره تونستم مهمونی بگیرم وکارها رو تا اون موقع تموم کردم همه فامیل هم اومدن خونمون انقدر شلوغ بود که دیگه جایی نشستن نبود مامانی اصلا انتظار نداشت همه بیان ولی فکر کنم گل پسری من برای همه عزیزه که اومده بودن قربون عشقمممممم حالا می خوام عکس اتاق گل پسری رو بذارم نمایی از اتاق کسری جونممممممم........   لباسها و لوازم پسریییییییی........ ...
4 آبان 1392
1